چند اصطلاح کاربردی زبان انگلیسی:
۱-آب از لب و لوچه بچه ها با دیدن غذای ذلخواهشان راه افتاد.
The boys were drooling over the sight of their favorite meal.
۲-هیچکس سعی نکرد این جزیره را بسازد.
No one has tried to develop this island.
۳-آب کف خیابان ایستاده بود.
There was standing water on the street.
۴-آیا موتور اتومبیلت را آب بندی کرده ای؟
Have yu broken in the engine of your car?
۵-آب به جوی رفته را نمیتوان بازگرداند.(کاری که شده شده)
You can not undo what is done.
۶-من صبحانه دو تا تخم مرغ آب پز خوردم.
I had two hard boiled eggs for breakfast.
۷- من صبحانه دو تا تخم مرغ پوست کنده آب پز خوردم.
I had two poached eggs for breakfast.
۸-آبروریزی بود.(شد).
It was a disgrace.
۹-وضع خجالت آوری بود.
It was an embarrassing state of affair.
۱۰-اونا آبروی خودشونو بردن.
They shoot themselves in the foot.
منبع:چگونه به انگلیسی بگوییم...؟